نظریه ریملند که توسط اسپایکمن مطرح شد، بر خلاف نظریه هارتلند که بر اهمیت مناطق مرکزی اوراسیا تأکید دارد، اسپایکمن در نظریه ریملند بر این باور بود که نوار ساحلی اوراسیا، یا همان ریملند، نقش حیاتیتری در کنترل قدرت جهانی دارد. ریملند منطقهای است شامل کشورهای مهمی از اروپای غربی، خاورمیانه، آسیای جنوبشرقی و شرق آسیا که پلی میان ق.درتهای زمینی و دریایی است.
کشورهایی چون انگلیس، فرانسه، آلمان، ایران، عربستان، مصر، هند، چین، کره جنوبی و ژاپن در این نوار ژئوپلیتیکی قرار دارند. این مناطق به دلیل موقعیت استراتژیک، تنگههای حیاتی و منابع انرژی، همواره کانون رقابت قدرتهای جهانی بودهاند. در واقع نظریه ریملند، پایهگذار سیاست مهار ایالات متحده علیه شوروی در دوران جنگ سرد شد و امروز نیز در تقابل با چین و روسیه ادامه دارد.
تنگههایی چون هرمز، مالاکا، بابالمندب و سوئز که در ریملند قرار دارند، شاهراههای انرژی و تجارت جهانیاند. آمریکا با درک این اهمیت، تلاش میکند از طریق پروژه کریدور هند-اروپا مسیر جایگزینی برای پروژه کمربند و جاده چین ایجاد کند؛ مسیری که از هند، خاورمیانه و مدیترانه عبور میکند و عملاً چین را از بسیاری از بازارها کنار میزند.
نظریه هارتلند توسط هالفورد مکیندر مطرح شد، بهگفته وی هر قدرتی که هارتلند را کنترل کند، میتواند بر جزیره جهانی (اوراسیا و آفریقا) و در نهایت بر جهان مسلط شود. جمله معروف او این است: «کسی که بر اروپای شرقی حکومت کند، بر هارتلند سلطه مییابد؛ کسی که بر هارتلند سلطه یابد، بر جزیره جهانی چیره میشود؛ و کسی که بر جزیره جهانی حکومت کند، بر جهان مسلط خواهد شد.»
ریملند سپر دفاعی در برابر سلطه هارتلند است و به همین دلیل ایالات متحده همواره تلاش کرده در کشورهایی مانند ایران، افغانستان، مصر و کشورهای عرب خلیج فارس حضور فعال داشته باشد. هدف این سیاست، جلوگیری از نفوذ روسیه از هارتلند و مهار چین در شرق آسیاست.
تعرفههای جدید ترامپ علیه چین، نشانهای از ورود به فاز جدیدی از جنگ اقتصادی و استراتژیک است. ترامپ در تلاش است با فشار اقتصادی، چین را در ریملند تضعیف کرده و همزمان با نزدیکی به پوتین، نوعی موازنه در هارتلند ایجاد کند. این نگاه باعث شده ترامپ توجه ویژهای به ایران داشته باشد، چرا که ایران دروازه ورود به هر دو منطقه است. افغانستان نیز با موقعیت جغرافیایی خاص خود، بهطور غیرمستقیم بهعنوان یک نقطه استراتژیک در معادلات جهانی شناخته میشود. پیوند این کشور با مناطق حساس در ریملند، آن را به یکی از کانونهای رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل کرده است.
در نهایت، به نظر میرسد ایالات متحده برای تکمیل سلطه خود بر ریملند، نیاز دارد چین را بهعنوان آخرین قطعه این پازل به نوعی مهار یا مدیریت کند، همانگونه که در سیاستهای یکجانبه ترامپ دیده میشود.