سه و نیم سال قبل، گروه طالبان پس از چندین دور مذاکرات پشت دربهای بسته با نماینده ویژه آمریکا، توانستند یکبار دیگر زمام امور را در افغانستان به دست بگیرند. اینکه چه معاملاتی در قالب آن مذاکرات انجام گرفت، خود بحث جداگانهای میطلبد، ولی بحرانهایی که این روزها در درون حکومت طالبان پدید آمده، بهشدت این گروه را بهسمت فروپاشی نزدیک کرده است.
اختلافات درونی پنهان نماند
یکی از مباحثی که همیشه پیرامون گروه حاکم مطرح بوده، اختلافات درونی، ضدیت قندهاریها و حقانیها و انتقادهای تند از ملاهبتالله، رهبر طالبان بوده است. هرچند بارها و بارها سخنگویان این گروه، موضوع اختلافات درونی را رد کرده و ژست انسجام و یکپارچگی را تبلیغ میکردند، ولی در پیشامدهای اخیر، حتی آنها نیز نتوانستند اختلافات را پنهان نمایند.
شیرمحمد عباس استانکزی، معین سیاسی وزارت خارجه طالبان و یکی از چهرههای کلیدی سیاستگذاریهای این گروه، بارها و بارها از تنگنظری و تندروی رهبر گروه خود انتقاد کرد و بهنظر میرسد که انتقادهای اخیر وی، منجر به کشمکش عمیق شده و حتی او را تا دبی فراری داده است. او به تاریخ ۳ دلو سالجاری در جریان فارغ التحصیلی دانشآموزان یک مدرسه دینی در ولایت خوست انتقادات تند و بی سابقهای از سیاستهای رهبر طالبان کرد. او گفته بود:«به زنان اجازه تعلیم نمیدهیم، مکاتب و دانشگاهها را بستهایم، حتی به مسجد و مدارس هم اجازه نمیدهیم. آیا ما در مسیر شریعت پیش میرویم؟»
در فایل صوتی منتسب به استانکزی، گفته شده: « نه آزادی دوران حکومت اشرف غنی را میخواهیم و نه هم قیوداتی که اکنون در افغانستان بر زنان وضع شده است. نباید مقام هبتالله آخوندزاده را تا حد پیامبر بالا برد.»
یک رهبر انحصارطلب
از سوی دیگر، سراجالدین حقانی، معاون گروه طالبان و رهبر شبکه حقانی، از دیگر چهرههای است که انتقادات شدیدی را نسبت به رفتار و سیاستهای هبتالله داشته و او را به انحصارطلبی، رفتارهای ضد منافع ملی و عامل دور شدن مردم از حکومت طالبان متهم کرده است.
حقانی در یکی از سخنرانیهای خود با انتقاد تند از رهبر طالبان گفت: «چنین فکر نکنید که از این پس من حاکم هستم، همه حرفم را بپذیرد و اگر نپذیرفت آسمان بالای شان فرو میآید، نه! تو در مقابل خداوند مسئول هستی و از تو پرسان میشود. نمایندگی از دین نباید طوری باشد که فقط آن را به خود منحصر کنیم و بگوییم که دیگر هیچ کسی در آن حق ندارد.»
از سوی دیگر خبرها حکایت از درگیریهای فیزیکی در ارگ ریاست جمهوری دارد و شماری از رسانهها از زخمی شدن شدید ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی رئیس الوزرای حکومت طالبان خبر میدهند.
قطع کمکهای امریکا به افغانستان
همزمان با همین کشمکشهای داخلی، به دنبال امضای فرمان اجرایی از سوی دونالد ترامپ، وزارت خارجه امریکا دستور توقف فوری تقریبا تمامی کمکهای خارجی این کشور را صادر کرد. در این دستور که با نمایندگیهای سیاسی امریکا در سراسر دنیا شریک شده، فقط کمکهای اضطراری غذایی و کمکهای نظامی به اسرائیل و مصر مستثنی قرار داده شده است. با این وجود، قطع کمک به افغانستان و اوکراین نیز شامل این دستور میشود. این خبر، جرقه دیگری بود که بهشدت طالبان را سراسیمه کرده و تشنج شدیدی را در درون حکومت شان بهوجود آورده است.
تروریسم یک تهدید جدی بوده
بحث دیگر، احیای گروههای تروریستی مثل القاعده و داعش در افغانستان است که تهدید دیگری برای حکومت نوپای طالبان بهشمار میرود. طالبان بارها و بارها گفتند که داعش یک تهدید جدی نیست و بهشدت سرکوب شده است، در حالیکه حقایق میدانی و حملاتی که از سوی این گروه های تروریستی انجام شده، عکس گفتههای مقامات گروه حاکم را نشان میدهد. گروه داعش توانسته با حمایتهای کشورهای غربی و برخی از چهرههای تندرو و تکفیری حکومت طالبان، جای پای دوبارهای را در کشور باز کنند و همین طور القاعده نیز تحرکات را در برخی از نقاط کشور دارد.
نتیجهگیری
حکومت طالبان در وضعیت شاریده، آنهم از نوع عمیقاش قرار دارد. بدترین بحران برای این گروه، چنددسته شدن و اختلافات داخلی است. سیاستهای بهشدت تندروانه ملا هبتالله، یکی از عوامل اصلی این اختلافات میباشد. عباس استانکزی بهدبی فرار کرده، سراجالدین حقانی هم پس از سفر به امارات متحده عربی، دیگر بهکشور بازنگشته است، عبدالحمید خراسانی، یکی از فرماندهان این گروه برای چندمین بار بهزندان انداخته شده و و این اختلافات در سطوح مختلف و افراد مختلف هر روز در حال گسترش است.
تاکنون هیچ کشور دنیا، حکومت طالبان را بهرسمیت نشناخته و حتی پاکستانی که دور نخست قدرت گرفتن طالبان، حکومت این گروه را به رسمیت شناخته بود، اینبار بر سر مسئله حضور گروههای تروریستی در افغانستان، با طالبان ضد افتاده است. کمکهای امریکا به کشور قطع شده و نیز گروههای تروریستی هر روز دامنه فعالیتهای خود را گسترش میدهند. در چنین وضعیتی، آنچه پیدا و هویداست، بهسمت سقوط هدایت شدن گروه طالبان است. بنابراین اگر رهبر گروه طالبان دست از لجاجت و سیاستهای ضد حقوق بشری برندارد، فروپاشی حکومتاش حتمی خواهد بود. و همین طور در حالیکه مدعی هستند، گروههای تروریستی در افغانستان حضور ندارد، اگر علیه پایگاههای تروریستان اقدام موثری انجام ندهند، هم از بعد سیاسی، هم از بعد اجتماعی و فرهنگی و هم از بعد نظامی گسست حتمی بوده و پایان تلخی را برای این گروه بههمراه خواهد داشت.
✍سید محمد محمدی